تازه های دنیای ما بر اساس خبرهایی از نویسندگان آزاد اندیش
در باره ما
با سلام به دوستان عزیز و گرامی
هدف ما از ارایه این وبلاگ ایجاد درک عمیقتری از تحولات و رویدادهاو
انعکاس حقایق بدون پرده روز دنیا میباشد .
از اینکه ما را همراهی میکنید متشکریم.
بین الملل > خاورمیانه - در تازهترین شماره مجله آمریکایی آتلانتیک، «مارک لینچ»، استاد علوم سیاسی و مدیر بخش مطالعات خاورمیانه در دانشگاه جورج واشنگتن، با بررسی سیاست آمریکا در قبال ایران، حمله نظامی به آن کشور را کاری بیحاصل و فاجعهبار ارزیابی میکند.
به گزارش «تابناک»، به باور مارک لینج، دولت باراک اوباما، حساسیت جدی در برابر ایران در پیش گرفته، ولی طرفدار حمله پیش دستانه به ایران نیست.
از سوی دیگر، اسرائیل نیز بر خلاف همه هیاهوهای خود، به واقع قصد حمله به ایران را ندارد؛ اما همه تبلیغات و سروصداها درباره حمله به ایران برای خلع سلاح کردن باراک اوباما و یا هموار کردن راه برای حمله نظامی توسط دولت آینده آمریکا به ایران است.
تحلیلگر مجله آتلانتیک، سپس خاطرنشان میکند که آمریکا و اسرائیل هر دو به خوبی میدانند، حمله به ایران فاجعهبار و بینتیجه خواهد بود و چنین حملهای، نخواهد توانست مانع دستیابی ایران به سلاح هستهای شود. علاوه بر این، نه آمریکا و نه اسرائیل در وضعیتی نیستند که از نظر توان نظامی، بتوانند وارد یک جنگ گسترده شوند؛ حمله به ایران حال، بار دیگر احساسات جهان اسلام را به شدت علیه آمریکا بر خواهد انگیخت.
«مارک لینچ» میافزاید: دلیل تمایل نداشتن باراک اوباما به گزینه حمله نظامی به ایران، ناشی از ضعف و بیسیاستی دولت وی نیست، همان گونه که رئیس جمهور آمریکا، نشان داده که با وجود مخالفت بخشی از افکار عمومی، تشدید جنگ در افغانستان را در پیش گرفته و برای گرفتن تصمیمات مهم تردید ندارد.
همچنین دولت باراک اوباما، مسأله هستهای ایران را از آغاز، جزو اولویتهای مهم خود گذاشته و تاکنون در تشدید فشار بین المللی بر ایران موفق بوده است.
به باور نویسنده، در این میان، عامل بیصبری اسرائیل، استراتژی آمریکا در قبال ایران را با دشواریهایی روبهرو ساخته و آمریکا همواره باید در کنار پیشبرد سیاست ایران به نوعی رضایت و اعتماد اسرائیل را نیز جلب کند، چرا که در صورت وقوع حملهای از سوی اسرائیل، این کار یا با آگاهی و هماهنگی آمریکا انجام خواهد گرفت و یا بدون اطلاع آمریکا و به شکل غافلگیرانه.
بنابراین، در حالت نخست، آمریکا مانع وقوع این حمله خواهد شد و در حالت دوم حمله بدون اطلاع آمریکا، میتواند مناسبات آمریکا با دولت اسرائیل را به کلی دگرگون کند.
مارک لینچ بر این باور است، بخش اعظم تأکید اسرائیل بر احتمال حمله به ایران، با هدف اعمال فشار به دولت باراک اوباما و تأثیرگذاری بر عرصه سیاست داخلی آمریکا و در عین حال ایجاد ترس و سردرگمی در میان رهبران ایران است.
نویسنده در بخش بعدی تحلیل خود، به دلایلی میپردازد که طرفداران حمله نظامی به ایران برای توجیه سیاست خود برمیشمرند. به باور وی، موضوع هراس از قدرتگیری و گسترش نفوذ منطقهای ایران، واقعبینانه نیست، چون در سالهای اخیر وجهه و نفوذ ایران در منطقه به شدت لطمه دیده است.
دلیل دیگر به عنوان توجیه حمله نظامی به ایران، ترس، بدبینی و نگرانیهای دولتهای عربی حاشیه خلیج فارس عنوان میشود؛ اما در دو سال اخیر، وجهه ایران در میان افکار عمومی جهان عرب به شدت لطمه خورده؛ در عرصه بحران فلسطین ایران ابتکار عمل و مانور خود را از دست داده و اعتراضات گسترده علیه ایران پس از انتخابات سال گذشته، در میان بخش وسیعی از مردم کشورهای عربی که خود خواهان آزادی هستند، حس همدردی فراوانی را ایجاد کرده است.
بار دیگر حمله نظامی به ایران، بخشهای ناراضی و مردد از افکار عمومی در جهان عرب را به سمت حمایت از حکومت ایران خواهد کشاند.
مارک لینچ در ادامه تحلیل خود در مجله آتلانتیک میافزاید: دشمنی دولتهای عربی با حکومت ایران را نباید به آن معنا تفسیر کرد که گویا آنها موافق حمله نظامی به ایران هستند. مدافعان سیاست حمله به ایران، با اتکا به سخنان خصوصی رهبران عرب، بر این باورند که گویا آنها از حمله به ایران دفاع خواهند کرد، ولی حقیقت این است که هیچ یک از سران و دولتهای کشورهای عربی، هیچ گاه آشکارا و یا فعال، از حمله به ایران دفاع نخواهند کرد، به ویژه اگر بحران اسرائیل و فلسطینیان در همین حالت انجماد باقی بماند.
تحلیلگر مجله آتلانتیک در پایان مطلب خود، به تجربه اخیر جنگها و حملههای نظامی آمریکا اشاره کرده و مینویسد: حمله نظامی به عراق، بر پایه دلایل و توجیههای بسیار ضعیف و شکنندهای صورت گرفته و امید همه این است که دولت آمریکا از این تجربه به خوبی آموخته باشد.
اگر امروزه کسانی هستند که از موفقیت سریع و کمهزینه حمله نظامی به ایران سخن میگویند، باید به یاد آورند که پیش از حمله نظامی به عراق نیز همین توجیهها و ارزیابیهای نادرست ارایه میشد.
حمله نظامی پیش دستانه به کشورهایی که فرض میشود، صاحب سلاحهای کشتار و تخریب جمعی هستند، باید از دستور کار دولت آمریکا کنار گذاشته شود. امید این که گزینه نظامی درباره ایران به کنار گذاشته شود و به جای آن، روشهای زیرکانه و خلاق دیپلماتیک، نقش و اهمیت بیشتری پیدا کند.